دریچه ها

ما چون دو دریچه ، رو به روی هم
آگاه ز هر بگو مگوی هم
هر روز سلام و پرسش و خنده
هر روز قرار روز اینده
عمر اینه ی بهشت ، اما ... آه
بیش از شب و روز تیره و دی کوتاه
کنون دل من شکسته و خسته ست
زیرا یکی از دریچه ها بسته ست
نه مهر فسون ، نه ماه جادو کرد
نفرین به سفر ، که هر چه کرد او کرد

نظرات 3 + ارسال نظر
من چهارشنبه 20 دی‌ماه سال 1385 ساعت 03:37 ب.ظ http://nadaram :D

فکر جداییمون نباش. عطر گلای خاطره. برای ما دو تا هنوز. نشونی از امید داره

شاپرک پلک یکشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:16 ق.ظ http://WwW.

شعر قشنگیس از فرخزاد . ولی شعر قشنگ تر از اینا زیاده

من یکشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:01 ب.ظ http://WwW.

این شعر فرخزاد نیست !!!!
شعر از مهدی اخوان ثالث هست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد